_ تجربهی تاریخ ثابت کرده، صاحبخانهی دنیا شیفتهی اسطوره سازی است. مدرکی برای اثبات حرفم ندارم اما معتقدم آن قسمتی که خداوند میگوید از روحش در انسان دمیده، دقیقاً نقطهای است که میتواند تک تک انسانها را به سمت اسطوره شدن پیش ببرد. یعنی تمام آدمهای روی زمین؛ فارق از طبقهای که در آن به دنیا آمده باشند یا زندگی میکنند. صرفاً «وجود» انسان استعداد اسطوره شدن را دارد. منتها به شرطها و شروطها، هرکس در جایگاه خاص ِ خودش، مثل جریان عید
درباره اوقات نماز خداوند در آیه ۱۱۴ هود و سوره ۱۱ میفرماید: نماز را در دو طرف روز و پاره ای از شب بر پا دار... منظور از دو طرف روز ظاهراً قبل از طلوع و بعد از غروب خورشید میباشد. یعنی نماز صبح و مغرب. و در آیه ۷۸ بنی اسرائیل (اسراء) سوره ۱۷ میفرماید: نماز را از غروب خورشید تا تاریکی شب و سپیده صبح بخوان... در این دو آیه نماز بصورت صلوة، آمده است. آیه ۱۳۰ طه سوره ۲۰ میفرماید: ... قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن و قسمتی از شب و اطراف روز با ستایش خدا
تا حدودی حس میشود که اینترنت وصل شده است! از کم شدن سرعت روشن شدن ستارههای وبلاگها میشود فهمید.
طبق پیشبینی بعد از واریزها اینترنت شروع به وصل شدن کرد. آن هم از استانهایی که سر به راه تر بودند شروع شد. یزد، سمنان، گلستان و... ما توی استان فارسیم. یکی از کانونهای اعتراضات. قابل پیشبینی بود که اینترنتمان دیرتر وصل شود. امروز حوالی ظهر چند دقیقه وصل شدم، تعجب کردم. برادرم گفت اینجا ( شهری که برای انجام کاری رفته بودیم) جزو استان یزد است
هرچه کُنی بکن، مَکنترکِ من ای نگار منهرچه بَری بِبَر، مَبَرسنگدلی به کار منهرچه هِلی بِهِل، مَهِلپرده به روی چون قمرهرچه دَری بِدَر، مَدرپردهی اعتبار منهرچه کِشی بِکِش، مَکِشباده به بزمِ مدّعیهرچه خوری بخور، مخورخونِ دلِ فگار منهرچه دَهی بده، مَدهزلف به باد، ای صنمهرچه نَهی بِنِه، مَنِهدام به رهگذار من هرچه کُشی بکُش، مَکُشصید حرم که نیست خوش هرچه شَوی بـِشو، مَشوتشنه به خونِ زار منهر چه بُری بِبُر، مَبُررشتهی اُلفتِ مراهرچه کَن
دل به دنیا در نبندد هوشیار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار
اینکه در شهنامهها آوردهاند
رستم و رویینهتن اسفندیار
تا بدانند این خداوندان ملک
کز بسی خلق است دنیا یادگار
این همه رفتند و مای شوخ چشم
هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
ای که وقتی نطفه بودی بیخبر
وقت دیگر طفل بودی شیرخوار
مدتی بالا گرفتی تا بلوغ
سرو بالایی شدی سیمین عذار
همچنین تا مرد نامآور شدی
فارس میدان و صید و کارزار
آنچه دیدی بر قرار خود نماند
واین
تعریف شغل
شغل از نظر لغوی، به معنای به کار واداشتن کسی و آن چه مایه مشغولیت می باشد، است. از طریق اشتغال، فردْ فعالانه در جریان تولید و خدمات مشارکت می کند و پاداشی نقدی یا جنسی دریافت می دارد. کار و شغل، فعالیتی بدنی یا فکری در راه تولید و خدمت است. بنابراین، در تعریف شغل می توان گفت: شغل، یعنی کاری که فرد، مشغول به انجام آن است و به وسیله آن، هم انجام وظیفه می کند و هم امرار معاش می نماید.
همه در کارند
با اندکی توجه به کل نظام هستی، در می یابیم ک
درباره این سایت